شهامت به خرج دهید و قفل زنانه آزادی را باز کنید
خانمها برای میتینگ انتخاباتی در مصلا آزادند اما برای جشن ملی در استادیوم نه؟
خانمها میخواهند روز بازی ایران و سوریه در ورزشگاه باشند و فکر میکنم این قولی است که قبل از انتخابات وعدهاش به آنها داده شده و باید به شکلی عملی شود.
این بار خانم ها دور هم جمع شده اند و خواسته ای دارند. خواسته ای که راستش را بخواهید من یکی هم اعتقاد دارم کف خواسته های ورزشی شان می تواند باشد. می خواهند بازی تیم ملی کشورشان را از نزدیک و در ورزشگاه ببینند. حالا دیگر تیم ملی جشن صعودش را بی آنها گرفته و بازی با سوریه اصلا بازی حساسی نیست که بگوییم جو استادیوم ممکن است نامناسب باشد. اتفاقا این بار از مسیر درستی هم پیش آمده اند. می خواهند یا اجازه داده شود در کنار خانواده های شان راهی ورزشگاه شوند یا اقلا این یکبار را آزادی کاملا زنانه باشد. اگر 38سال استادیوم مردانه داشتیم، شاید یکبار کاملا زنانه کردنش هم اتفاق بدی نباشد. بالاخره آنها نیمی از جمعیت کشور را تشکیل می دهند و چرا نباید یکبار بتوانند بروند و تیمی که دوستش دارند را تشویق کنند؟
این خواسته راستش دیگر تب داغ این معدودخانم های افراطی و فمینیست و این جور چیزها نیست. از همسرم تا همه خانم های معقولی که اطرافم می بینم، خیلی های شان می گویند حالا واقعا یکبار این اتفاق بیفتد! مگر چه می شود.
تازه یادمان نرود خود ما که ادعای اعتدالگرایی داشتیم، دوشادوش وزارت ورزش در تمام روزهای پیش از انتخابات، پررنگ تر از همه در سالهای گذشته، دنبال شعار حل مشکل بانوان برای ورود به ورزشگاه ها بوده ایم. حالا که این تشکیلات انتخابات را با رای همین مردم پشت سر گذاشته است، محقق کردن این خواسته باید در اولویت قرار بگیرد. این دیگر گلابی برجام نیست که چیدنش سخت باشد.
برای منی که در همه این سال ها، بارها از چهره های اصولگرا و روحانیان سرشناس این سئوال را پرسیده ام تا بدانم مشکل ورود بانوان به ورزشگاه ها چیست، حالا دیگر این قطعیت وجود دارد که کل گیر کار این است که یکی یک بار اجازه ورود را بدهد و نترسد. مثل خیلی از اتفاقاتی که عمری تابو بودند و سرانجام با یک شهامت اتفاق در این کشور رخ داده اند.
مهمترین مشکلی که همیشه درباره ورود بانوان به ورزشگاه ها وجود داشت، ماجرای آماده نبودن استادیوم ها بود. حالا اما بارها مدبر، رئیس سازمان تجهیز و نوسازی اماکن ورزشی، که خود سال ها مسئولیت مهمی در جایی مثل صدا و سیما داشته است، خیلی صریح می گوید ورزشگاه ها هیچ مشکلی ندارند و اگر این اراده وجود داشته باشد، از هر بازی فوتبالی که بخواهند، آزادی می تواند میزبان خانواده ها باشد.
اگرماجرا و مشکل فضای ناامن استادیوم ها از نظر شعاردادن ها باشد هم که خواسته بانوان این بار استادیومی کاملا زنانه است. آنجا که دیگر قرار نیست آقایی باشد که شعارهای بدی بدهد. این جو مسموم را محمدتقی رهبر از روحانیان سرشناس اصولگرا چندی قبل می گفت.
البته ایرادی دیگر که از نظر فقهی گرفته می شود درباره پوشش بازیکنان فوتبال است که این هم در همه این سال ها اگر از نظر شرعی دچار مشکل باشد، مسابقاتش اصلا نباید از تلویزیون پخش می شد یا در جامعه هم نباید مردان با پیراهن های آستین کوتاه می رفتند و می آمدند.
این تابویی که ساخته شده، بیشتر برای ترس از همان شعارهاست. اینکه خدای ناکرده حرمت حضور بانوان نگه داشته نشود. ترسی که بارها یکی مثل مرحوم پورحیدری همیشه محتاط، خیلی صریح درباره اش می گفت:«دور امجدیه تا کنار خط ، خانم و آقا می نشستند و حرمت حضور بانوان باعث می شد کلامی توهین نشنویم. مشکل این حرف های رکیک ورزشگاه ها تنها با خانوادگی شدنش حل می شود.» این را می توانید از دکتر شجاعی بپرسید که عمری همسری منصورخان را کرده، کسی که عشقش با مرحوم از درون استادیوم فوتبال شکل گرفته.
این واقعیتی است که نگاه مدیران محتاط مان به ورزشگاه، این همه سال روی درهای ورزشگاه ها برای بانوان قفل زده است. روزی که برای بازی ایران و بحرین حدود 50 خانم بازی را در استادیوم آزادی دیدند، استادیوم یک جشن ملی را داشت برگزار می کرد. حالا اگر روی چند خانم لنز دوربین ها فوکوس کند و مثلا حجاب شان را سوژه کند، نباید مبنای محرومیت ها باشد . حالا که همه دختران تیم ملی فوتبال، بچه های تیم ملی فوتبال و بسیاری از خانواده های مذهبی حتی دوست دارند این حق به خانم ها برگردانده شود، کمی صادقانه فکر کنیم. یکبار تصمیم مردانه نگیریم و باور کنیم جامعه مان صددرصدی است.
ایرادی ندارد اگر همه با هم در کنار خانواده ها بتوانیم بازی را ببینیم و از تماشایش لذت ببریم. مثلا بگوییم برای این بازی، ملی پوشان خانواده های شان را به ورزشگاه می آورند. خانم های نماینده مجلس با خانواده های شان می آیند و سیاستمدارانی که می خواهند بیایند، با خانواده به استادیوم می آیند. بازی که حساسیتی ندارد. قرار است یک جشن ملی باشد برای تجلیل از زحمات یک صعود دسته جمعی به جام جهانی. اصلا چرا این بازی را به یک جشن ملی از همین جنگ هایی که در اعیاد در همین استادیوم ها می گیریم و از تلویزیون پخش شان می کنیم، تشبیه اش نکنیم. از همین میتینگ های انتخاباتی که مثلا خانم و آقا در آن به جایی مثل مصلا می روند و مجری از خانم ها می خواهد شعار دهند و آنها با تمام وجود فریاد می زنند و دوربین تصاویر هلی شات شان را ضبط می کند و با هیجان کلیپ هایش را حتی سایت های جریان تندروی اصولگرایی منتشر می کند. آنجا دیگر خبری از محدودیت های حجاب هم نیست. همه در کنار همند. خب اقلا برای این یک بازی بیایید استادیوم را مثل یکی از همین میتینگ ها یا یکی از همین جنگ ها ببینیم. واقعا هیچ اتفاقی نمی افتد. اقلا برای این بازی که حساسیت جدولی ندارد، می بینید که این اتفاق می افتد. فقط نیاز به شهامت دارد. شهامت گام برداشتن به سوی وعده هایی که داده ایم. چند سیاستمدار شجاع می خواهد و چند نفری که خیلی ساده همین استدلال ها را بیان کنند. نهراسند از اینکه بگویند واقعا ورزشگاه این قدرها فاسد نیست و اگر خانوادگی شود، می تواند فضای آموزشی داشته باشد.
اتفاقا هفته قبل فرصتی رخ داد تا با دکتر سلطانی فر عزیز هم کلام باشیم، آنها دارند کار را پیش می برند و استرس دارند فشارها برای ورود بانوان پروسه ای را که دو سالی است به دنبالش هستند، با یک فشار ناگهانی ناکام بگذارد اما خودشان باور دارند به زودی زود وعده ای که دادند عملی می شود. راستش دغدغه های آقای دکتر را به خوبی درک می کنم اما فکر می کنم این خانم ها حق دارند اقلا برای این بازی ساده بی حساسیت به عنوان کف خواسته های شان به استادیوم بیایند و نباید رویای شان را حسرت کنیم.
منبع : خبر آنلاین