دانشدوست شروع یک اتفاق خوش یمن
اختصاصی سایت استقلال افتخار آسیا – حسن صانعی پور
در طول تاریخ پر تلاطم فوتبال همواره مربیانی پا به عرصه این ورزش گذاشته اند که ابتدا با مقبولیتی نه چندان زیاد و گاه با انتقادات تند روبر بوده اند اما از این تهدیدها وحتی تطمیع ها هراسی به دل راه نداده ودر حرفه خود صاحب سبک شده و اوراقی ازکتاب فوتبال را به خویش اختصاص داده اند
آری افرادی همچون فرگوسن و گواردیولا و امثالهم که در حال حاضر، نشانه و برند فوتبال مدرن دنیا هستند بواسطه یک انگیزه مضاعف وبه یاری چشمهایی که در راه رسیدن به مقصود به مدد آنها رسیدن ، دنیای توپ گرد را متحول کردند
لازم نیست زندگینامه آنان را یادآور باشیم که آنقدر در رسانه های دیداری و نوشتاری و کتابها و از زبان بسیاری از کارشناسان وگزارشگران شنیده ایم که الی ماشا الله گوش مان پر شده و ذهنمان تغییر کرده و روشمان تازه شده است
اما تکرار مکرارت نخواهد بود که البته اظهر من الشمس است که در کاشمر عزیزمان معدنی نهفته از جوانانی است که ساقهایی توانا و افکاری بلندی دارند و برای رفتن به قله افتخارات یک جرقه و یک رنسانس و یک همت عالی کم داشته و دارند
نویسنده نه طرفدار شخص خاصی است و نه درپی جنجال در رسیدن به هدفی است
اما از هیاهوی و معرکه که بیرون بیایید و از بالا به فوتبال این شهر نگاه کنید ، آخر کار افسوسی می ماند و حاصل تفکر؛ ذهن را وادار میکند چند سطری فقط برای اعتلای فوتبال کاشمر عزیزمان نگاشته شود
داود دانش دوست رشد یافته از دامان همین فوتبال شهرمان هست که به مدد اراده و با هوشیاری پدرش راه رسیدن به قله را که لیاقت این شهر بوده پیدا کرده و تا آنجایی که باید حمایت شود ، دوستان کم نگذاشته و حامی بودند ؛ اما آن سر قضیه پیشرفت به دست هیچ کسی میسر نمیشود مگر با همت عالی هر فرد ، که داود برای رسیدن عطشی در خور تحسین داشت و در مبارزه با غولهای مرکز استان برای آنچه در ذهن میپرواند جنگید و منتظر فرصت بود و به قول خودش روزی که فقط بیست و پنج دقیقه در برابر پاس قدرتمند سالهای نه چندان دور به او فرصت داده شده ، تمام آنچه را که میباید ثابت کند؛کرده و به هیچ مربی اجاره نداد بی دلیل اورا روی نیکمت بنشاند و شاید اگر مصدومیتهای بدموقع و نیز سقوط ابومسلم به دسته اول رخ نداده بود ، هنوز هم هواداران شاهد بازیهای او از دریچه تلویزیون و یا از روی سکوها بودند و یا حتی اگر او به جای تراکتور تیمی همچون نفت را انتخاب میکرد احتمالات دیگری شاید در زندگی فوتبالی او به وقوع می پیوست
حال هرچه بوده و گذشته؛ تاریخ وبرگی زرین گشته برای دیارمان وجواهری از معدن فوتبال کاشمر در کوره سوزان لیگ برتر به درخشش درآمده است.
علاقه وی به شهرش و حس میهن پرستی داود به دیارش( که مردمانش معمولا غریب پرست هستند) و اصرار دوستان وی ، سرود این روزهای اورا خدمت به فوتبال شهرش نموده و از بخت بلند تیمی همچون استقلال در آستانه مسابقات لیگ یک استان به وی سپرده شده است ، شاید خداوند برای فوتبال این دیار هدیه ای در نظر گرفته و بی شک این فرصت تکرار ناپذیر خواهد بود
اندک افرادی دلسوز وعاشق برای اعتلای دوباره فوتبال کاشمر دست همکاری به او داده و شاید هم اندکی …..(بماند)
آری داود در ابتدای راهی خطیر اما پرسود در عرصه فوتبال این شهر قرار گرفته ، منابع مالی پیرامون مطلوب نیست ، امکانات برای تسریع در به ظهور رساندن تفکرات او اندک است ، گاهی جوانان تیم الوییت دومی به تمرین داده و ذهن مربی را برای تمرکز مخدوش میکنند، مسئولین علیرغم حمایتهایشان ،در تدارک این حمایت به جمع بندی نرسیده اند ،حق آن است که پیشکسوتان برای او دل باشند ، انصاف آن است که هوادارن برای شوق باشند ، مطلوب آنست که دست اندکاران برای او دلسوز باشند
نباید اشتباه برداشت کرد و نباید کورکورانه به این داستان نگاه نمود ، منظور کلام ؛پایین آوردن اعتبار و بزرگی مربیان شهر نیست که همانها داود را پرورش داده اند وهمانها در این چند ساله فوتبال را زنده نگه داشته اند ، اما مقصود نگرش بلند به اهداف تازه است
داود کارزیمای یک مربی موفق را دارد، او ریز ودرشت وتار پود حرفه گری و حرفه ای بودن را آموخته و پر واضح است در این راه شور ومشورتهای مربیان اورا موفقتر خواهد کرد و او را به آینده امیدوارتر خواهد نمود
امید است این گام بلند به اهدافی بلندتر منجر شده و در آینده نزدیک شاهد حضور تیمهای بزرگ ایران در ورزشگاههای کاشمر باشیم واین شدنی نخواهد شد مگر با خواست وهمت تمامی کاشمریها
ویرایش